حکیمی شبها خواب بانک مجازی می بیند/فرهنگ سازی را دیر شروع کردیم
یعنی شما فکر میکنید بانک مرکزی علاقهای به ایجاد بانک مجازی ندارد؟ من مطمئن هستم علاقه دارد، یک شخصی مثل آقای حکیمی شاید شبها خواب چنین چیزی را ببیند،
این شخص آنقدر تکنولوژی محور است که مطمئن هستم حمایت میکند، منتها همانطور که قبلا گفتم، زیرساخت لازم وجود ندارد، در این موضوعات باید با احتیاط رو به جلو حرکت کرد/فرهنگ سازی برای شاپرک دیر شروع شد، اگر هم به موقع شروع میشد، اینگونه نمیشد.
کار اصلی مهران محرمیان در شرکت خدمات انفورماتیک با پروژه فوقلیسانس وی در خصوص تلاش برای ساخت دستگاههای وی ست که تحریم شده بودند آغاز شد و از سال 79 تا اکنون هم که در شرکت خدمات خدمت در بخش هایی مختلف تحقیق و برنامه مشغول بوده است و اخیرا از معاونت تحقیق و برنامه به شبکه نقل کرسی کرده است. وی معتقد است حکیمی شاید خواب بانک مجازی می بیند.گفتگوی ماه نامه بانکداری مجازی را با وی می خوانیم:
**************************************************
دلیل وجود بخش تحقیق و توسعه در شرکت شما برخلاف خیلی از شرکتهای IT بانکی دیگر چیست؟ چه چیز باعث شد تا شما در شرکت خدمات انفورماتیک چنین واحدی را داشته باشید و آن را مبنایی برای تصمیمگیری و تصمیم سازیهای مدیران سازمان خود کنید؟
– از روزهای اولی که شرکت در سال 72 – 73 تاسیس شد، مدیران ارشد، خودشان در دانشگاهها مشغول بودند، من فکر میکنم این تاثیر عمدهای در اهمیت تحقیق داشته است، مدیران این شرکت بر این نکته واقف بودند که باید از همان روزهای آغازین گروهی به اسم تحقیقات و پشتیبانی فنی تاسیس شود که دانشجویان بتوانند مراجعه کنند و پروژههایی را از شرکت تقبل کنند، نه اینکه پروژههایی از سمت دانشگاهها برای ما فرستاده شود. من خودم پروژهام را در همین جا انجام دادم. این جا یک سری موضوع موجود بود و دانشجویان میآمدند و با نام پروژهای دانشگاهی با حقوق و مزایا انجام میدادند. پایه تحقیقات از اول در این جا بوده و به طور خاص در دورهای که آقای مهندس نجفی در شرکت دارای مسئولیت شدند، تفکر بلندمدتشان به این کارها بیشتر کمک کرد. یک موقعی پیش میآید که پرسنل درگیر کار عملیاتی هستند و درکنارش کار پژوهشی میکنند، این یک نگاه به ماجراست. یک وقت دیگر هست که ماجرا چنان مهم میشود که برایش یک بخش مجزا در نظر میگیری، حاضری برایش بودجه اختصاص بدی، حمایتش کنی و سعی کنی خروجیاش به نتیجه برسد. به نظرم این قضیه به تفکر بلندمدت ایشان برمیگردد.
-در شرکت خدمات انفورماتیک یک واحد تحقیق و توسعه وجود دارد، حال در سطح کلان و در جایی مثل بانک مرکزی چنین چیزی وجود ندارد و در جامعه IT بانکی هم چندان واحد متناظری دیده نمیشود و اگر هم بشود، صرفا برای خرید و فروش کالاست. یعنی کسی بر موضوعات فکری کار نمیکند، یعنی در خیلی از شرکتها تحقیق و توسعه به واردات محصول و فروش آن ختم میشود. چه در سطح کلان ملی و چه در بازار رقابتی شما. باز هم فکر میکنید این واحد میتواند در تصمیمسازی و تصمیمگیری شرکت خدمات انفورماتیک موثر باشد؟
-: به نظر من وقتی چنین واحدهایی وجود ندارد، بازار خیلی ضعیفتر است و شرکت خدمات انفورماتیک، اتفاقا بیشتر میتواند در بازار نقش بازی کند.
– این موضوع کار شما را سختتر نمیکند؟
– از یک سو بله، چون فرهنگسازی لازم وجود ندارد.
-یعنی هزینه فرهنگسازی را شما بر عهده گرفتهاید؟
– از سویی بله و از سویی نه! چون هر مطالعه و نتیجه پژوهشی که مدیران و تصمیمگیران به عنوان کالای با ارزش بپذیرند، اتفاقا خیلی ساده به دست میآید. در چنین حوزهای وقتی رقیب خیلی زیاد است، خیلیها دارند کار میکنند، اینجا باید شما حتی برای پیدا کردن موضوع هم باید بجنگید، ببینید موضوع خوب است یا نه، هر هفته رصد کنید ببینید کسی شروع کرده یا اگر هم کسی کار کرده، ما زودتر به نتیجه برسیم، اما وقتی چنین فضایی نیست، موضوع هم هست، مشکل آنقدر موجود هست، به طوری که الان عمده پروژههایی که تعریف میکنم، خروجیاش را دقیق مشخص نمیکنم، چراکه خلا زیادی موجود است. انشاا… فضایی ایجاد شود که بخشهای توسعه و تحقیق بیشتری شکل بگیرند. البته باید به این نکته هم فکر کنیم که فرهنگسازی مشکل ساز نشود، به این معنا که از شما ممکن است انتظاری داشته باشند که با حدود وظایف شما سازگاری نداشته باشد، مثلا برای کسی که کارهای اجرایی نمیکند و کارهای تحقیقاتی انجام میدهد، کاری اجرایی در نظر گرفته شود.
– یعنی در شرکت خدمات انفورماتیک، تحقیقات به اجرا متصل نیست؟
– نه، ما در اجرا از همان معاونتهای اجرایی استفاده میکنیم، یعنی ما نقش کاتالیزور را داریم.
– یعنی کارهایتان را به آنها تحویل میدهید؟
– تحویل میدهیم، البته که درگیر هم هستیم.
– نظارت یا بررسی پیشرفت هم دارید؟
– نمیشود اسمش را نظارت گذاشت، چراکه نظارت از سمت بالا دستیها انجام میگیرد. اما میتوان گفت همکاری داریم.
– آیا تحقیق و توسعه منطبق بر نیازها و برنامههای شرکت است؟
– بله 100درصد.
– آیا تحقیق و توسعه شرکت خدمات انفورماتیک با تحقیق و توسعه شرکت ملی انفورماتیک یکسان است؟
– به این معنی که ملی انفورماتیک مسائلی را ممکن است به شرکت ما واگذار کند و ما به آنها کمک کنیم.
– یعنی شرکتهای دیگری هم ممکن است با ملی انفورماتیک همکاری داشته باشند؟
– بله، ممکن است از بیرون شرکت جذب کنند، یا با همکارهای شرکت ملی کار کنند.
– آیا بانک مرکزی تیمی همانند تیم شما دارد یا آنها هم به شما اکتفا میکنند؟
– افرادی که در بانک مرکزی کار میکنند، بیشتر درگیر کارهای اجرایی هستند، جنس درگیر شدنشان به کارهای پژوهشی از جنس بقیه کارشناسان شرکت خدمات انفورماتیک است.
– در مجموع چند نفر پرسنل دارید؟
– 9 نفر، سه PhD، باقی هم فوقلیسانس و یک نفر هم لیسانس هستند، که عمدتا نخبه و دارای رتبههای یک رقمی و دو رقمی کنکورند.
– کدام یک از تحقیقات شما نتیج هی اجرایی خوبی داشته است؟
– با توجه به اینکه تنها یک سال است که تیم ما تشکیل شده است، در نتیجه زمان آنقدر طولانی نبوده که ما کاری را تمام کرده و به نتایجی رسانده باشیم، اما مباحثی بوده که در آنها فعال بودهایم، به عنوان مثال، بحث کارگروه پرداخت همراه، که در شرکت از پارسال تشکیل شده و برایش پروژه تعریف کردهایم و در نهایت بحث سپاس نتیجه آن بود. البته من نمیگویم که تمام کار با مدیریت ما بوده است، این لفظ اشتباهی است که به کار ببریم.
-اما بالاخره پایههای دانشی آن از اینجا شروع شده است؟
– اما باز هم این را به کار نمیبرم، یعنی در مجموع یک کار جمعی بود که در مجموعه، مشغول آن بودیم. البته پروژههایی هم در دست داریم که هنوز عملیاتی نشده است و در مرحله اجرا است که ایجاب میکند نامی از آنها برده نشود.
-آیا تصمیمگیریهای شما درخصوص انتخاب موضوعات تحقیقاتی، به منظور سودآوری شرکت است یا برای حل مشکلات بانکداری مجازی کشور؟ در واقع کدام را به کدام ترجیح میدهید؟
– این دو از هم جدا دیده نمیشوند. یک کار خوب هر دوی این جنبهها را در بر میگیرد.
-مهمترین مشکل فعلی در توسعه بانکداری مجازی کشور چیست؟
– به نظر من بحثهای قانونی و رگولاتوری خیلی مهماند. مثلا شما یک زمین بازی را بدون خط کشی و دروازه و با 2 توپ در نظر بگیرید، در این حالت ریسکهای زیادی به وجود میآید و احتمال بردن مشخص نیست. در کشور هم همین گونه است، مگر در کشور چقدر سرمایهگذاری انجام میشود، بهخصوص در بخش خصوصی که هرکس که قصد سرمایهگذاری دارد، دوست دارد کارش نیز به نتیجه برسد.
– این قوانینی که میفرمایید در عمل بر عهده بانک مرکزی است؟
– نه، بانک مرکزی جزیی از آن را تشکیل میدهد.
– فکر میکنم قبول داشته باشید ریشهاش در جایی است که R&D انجام میشود؟
– بله کاملا قبول دارم.
-پراکندگی را چقدر موثر میدانید؟ واقعا فرض کنید، همه بخوانید حمایت کنند، اما میبینید هیچ نهاد و سازمانی وجود ندارد که این رگولاتوری را برای بانک و بانکداری مجازی یکپارچه تصور کند؟
– منظورتان از یکپارچگی چیست؟
-مثلا کی چیزی رو شما کشف کردهاید که بانک مرکزی باید به قانون تبدیلش کند، مثلا یک شخص دیگر، چیزهای دیگری را پیدا میکند، این کشفیات، به چه صورت ناسازگاریهایشان بررسی میشود؟ مثلا یک شخص در محاسبات ابری به نتیجهای برسد و از سوی دیگر افرادی در پایگاه داده و هوش تجاری به نتایج آن برسند، اینها به لحاظ فنی یکپارچگی را میطلبند.
– فرمایش شما صحیح است، اما من به این قضیه معتقد نیستم. در حوزه فنی باید یکپارچگی ابزار را داشته باشیم.
-از لحاظ حقوقی و مقررات چطور؟
– الان مشکلی که مثال زدید فنی بود. الان اینها مقرراتی یکپارچه نیاز دارند. موافقم، یک سری مشکل هست، مثلا بعضی در حوزهها اصولا قانون نداریم یا قانونها قدیمی هستند، مانند قانون تجارت که حقوقدانان زیادی مطرحش میکنند. قانونهایی که به سالهای 1311 – 1312 برمیگردد!
– بعد از 60 سال متممهایی روی آن هم ارائه شده است.
– قانون تجارت متعلق به آن موقعها است، مثلا بسیاری از مفاهیم کنونی در حوزه الکترونیک، در چارچوب این قانون دیده نمیشود، اگر هم باشد چندان مقبول نیست. ریسکهایی در آن است، ما زیرساختهایی لازم نداریم، مثلا در موضوع بانکداری مجازی، به چه علت بانک مرکزی برای اعطای مجوز تعلل میکند؟ واقعا بعضی چیزها وجود ندارد. اعطای مجوز بانکداری مجازی خودش ریسکهایی را در مبارزه با پولشویی و… ایجاد میکند و از طرفی میدانید که یک مقدار بر ما فشار میآورند که گفته میشود سیستم مبارزه با پولشوییمان کاملا راه نیفتاده است و باید مبارزه کنیم. بانک مرکزی هم به جد میخواهد، مبارزاتش را ادامه دهد. از این طرف چون زیرساختهای حقوقی به اندازه موجود نیست، اعطای مجوز بانکداری مجازی زمینهساز تشدید پولشویی میشود.
– یعنی ما در نظارت آماده نیستیم؟
– یعنی شما فکر میکنید بانک مرکزی علاقهای به ایجاد بانک مجازی ندارد؟ من مطمئن هستم علاقه دارد، یک شخصی مثل آقای حکیمی شاید شبها خواب چنین چیزی را ببیند، این شخص آنقدر تکنولوژی محور است که مطمئن هستم حمایت میکند، منتها همانطور که قبلا گفتم، زیرساخت لازم وجود ندارد، در این موضوعات باید با احتیاط رو به جلو حرکت کرد. باید همکاری در سطح مجلس، قوهقضاییه و… به وجود بیاید تا اولویتبندیهای لازم استخراج شود و هم فکری صورت گیرد. مثال در بیمه، بحث مهم، مدیریت ریسک است. در بانکداری مجازی نیز باید یک شخص ریسک را متقبل شود، ما هنوز نتوانستیم 4 چیز را در بانکداری مجازی، بیمه کنیم، باز در بانک ملی، کار بزرگی انجام شده است و ملی کارت تا سقفی فکر میکنم حدود 100هزار تومان را بیمه میکنند. ولی ما باید در این حوزه کار بیشتری انجام دهیم. ریسکها باید معین شوند تا در آن زمان بتوان گسترش بیشتری هم ارائه داد.
– آیا روی موضوع شاپرک کار R&D انجام دادهاید؟
– بله، یکی از کارهایی که داریم، ترازیابی در همین حوزه است تا مشخص کنیم دیگران چه کردهاند.
– قبول دارید یک مقدار عقب هستیم؟ مثلا قبل از اجرا باید ما… .
– آن زمان ما نبودیم…
-فرمایش شما را قبول دارم، به نظر شما مشکل فرهنگسازی شاپرک چیست.
– دیر شروع شد، اگر هم به موقع شروع میشد، اینگونه نمیشد. یک بخش شاپرک مربوط به عادتهای غلطی هست که مردم و ما به اشتباه به خودمان عادت دادهایم، الان هم که میخواهیم این عادات را برداریم، همزمان چیزهای جدیدی هم اضافه کردهایم. به همین دلیل شکایت وجود دارد.
– یعنی شما که در دل کار هستید، شاپرک را پروژهای با دانش و علم جدید میبینید؟
– بله، من برای آن حرف و فلسفههایی دارم، که هماکنون فرصت بیان آنها نیست.
-آیا تبدیل به مدل و معماری شده است؟
– بله، خیلی بحث شده، اگر مایل هستید یک مرتبه به طور خاص به این موضوع میپردازیم.
-پس تیم شما با شاپرک درگیر بوده است؟
– شاپرک کمتر، اما سپاس خیلی بیشتر انجام شده، چون تازه در جریان افتاده و فرصت هم هست، شاپرک در مرحله اجراست، ما بر روی شاپرک فقط در ترازیابی درگیر هستیم.